حکیم نزاری

حکیم نزاری

شمارهٔ ۶۴۹

۱

پیاپی بده ساقیا شیرهٔ رز

که دارد نشاطی عصیر زبان گز

۲

اگرچند فرق است بر شیره می را

چو از رنگ بسّد به تخصیص بر کَز

۳

ولیکن به وقت ضرورت به پشمین

قناعت کند صاحب اطلس و خز

۴

فروماندگان را چه می‌آزمایم

که مهتاب را مرد نادان کند گز

۵

ز کیف و کم صرف و نحوش چه حاصل

هنوز آن که ابجد نخوانده ست و هوّز

۶

حجاب تو گر بشنوی نیست جز تو

هم از خود به خود بر متن گر نیی قز

۷

به قلاشی افسر به سر برنهادن

قبایی است بر قامت من مطرّز

۸

مرا چشم بر دور ساقی گرفتن

همان موج بحرست و امید از خز

۹

نزاری و جام می و جان شیرین

سخن ختم کردم به الفاظ موجز

تصاویر و صوت

نظرات