عبید زاکانی

عبید زاکانی

غزل شمارهٔ ۷۸

۱

حال خود بس تباه می‌بینم

نامهٔ دل سیاه می‌بینم

۲

یوسف روح را ز شومی نفس

مانده در قعر چاه می‌بینم

۳

خط طومار عمر می‌خوانم

همه واحسرتاه می‌بینم

۴

در دل بی‌قرار می‌نگرم

ناله و سوز و آه می‌بینم

۵

ره دراز است و دور من خود را

همه بی‌زاد راه می‌بینم

۶

پایمردی که دست او گیرد

محض لطف اله می‌بینم

۷

عذر خواه عبید بی‌چاره

کرم پادشاه می‌بینم

تصاویر و صوت

کلیات عبید زاکانی به کوشش پرویز اتابکی - عبید زاکانی - تصویر ۱۲۷
کلیات عبید زاکانی (شامل: رساله دلگشا، قصائد، غزلیات، قطعات، رباعیات، عشاقنامه) با مقدمهٔ شهریار یاربخت (نوذر اصفهانی) - عبید زاکانی - تصویر ۸۹

نظرات