عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۱۵۸

۱

ای دل طمع مدار که بی غم گذارمت

وین هم قبول کن که به جان دوست دارمت

۲

تاراج عافیت نبود کار دوستان

وبن هم ز دوستی است که دشمن شمارمت

۳

صد ره شکسته ای دلم از جور، هیچ گاه

نگشوده ای نقاب که معذور دارمت

۴

عرفی ز آه و ناله خموشی ، دگر بیا

تا زخم های سینه به ناخن بکارمت

تصاویر و صوت

کلیات عرفی شیرازی ـ ج ۱ (غزلیات) بر اساس نسخه‌های ابوالقاسم سراجا اصفهانی و محمدصادق ناظم تبریزی به کوشش و تصحیح پرفسور محمدولی الحق انصاری - جمال الدین محمد عرفی شیرازی - تصویر ۲۹۲

نظرات

user_image
منصور محمدزاده
۱۳۸۹/۰۸/۱۹ - ۱۷:۵۱:۰۷
خواهشمند است موارد زیر را اصلاح فرمایید:نادرست:عرفی ز آه و ناله خموشی ، دگر بیاتا زخم های سینه به ناخن به کارمتدرست:عرفی ز آه و ناله خموشی ، دگر بیاتا زخم های سینه به ناخن بکارمت
user_image
پیرایه
۱۳۸۹/۱۲/۲۹ - ۰۳:۳۱:۱۷
نادرست:عرفی ز آه و ناله خموشی ، دگر بیاتا زخم های سینه به ناخن به کارمتنادرست:عرفی ز آه و ناله خموشی ، دگر بیاتا زخم های سینه به ناخن بکارمتدرست عرفی ز آه و ناله خموشی دگر، بیاتا زخم های سینه به ناخن بکارمت