
عرفی
غزل شمارهٔ ۱۵۹
۱
گلچین عشق شو به خرد واگذار بحث
تا باغ ذوق را نکند خار زار بحث
۲
انصاف ذوق را طرف بحث خویش دار
از خلوت ضمیر به مجلس میار بحث
۳
زان قال را ز انجمن حال رانده اند
کز روی خاموشی نشود شرمسار بحث
۴
در بحر علم گرچه سزاوار رهبری است
کشتی شبهه را نبرد به کنار بحث
۵
سیلاب فتنه خانه ی دین را خراب کرد
از بس که بر عقیده بود فتنه بار بحث
۶
بیم است که از مباحث عامی شود حکیم
از بس که شبهه می نهدش در کنار بحث
۷
سعی غرور بین که به نزد مباحثان
مطلب تمام گشت و همان برقرار بحث
۸
بگذر ز کسب علم که آلوده کرده اند
هر مطلب تمام به چندین هزار بحث
۹
عرفی غریب تیز زبان نیست، هان فقیه
بستان پیاله ای و مکن اندر خمار بحث
نظرات
ناشناس