عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۳۲۹

۱

در ملک عشق هر که شهیدش نمی کنند

گفت و شنید ماتم و عیدش نمی کنند

۲

یوسف وش آن که راست رود بهر فتح باب

محتاج التفات کلیدش نمی کنند

۳

یا رب کجا بریم وفا را که این متاع

در کشور وجود خریدش نمی کنند

۴

هر کس که های و هوی نکشید، اهل روزگار

گوش رضا به گفت و شنیدش نمی کنند

۵

خونریز عشق بین که جگرگوشهٔ خلیل

آید به زیر تیغ و شهیدش نمی کنند

۶

از نوحه مرد عرفی مجنون و اهل هوش

گوشی به نغمه های نَشیدش نمی کنند

تصاویر و صوت

کلیات عرفی شیرازی ـ ج ۱ (غزلیات) بر اساس نسخه‌های ابوالقاسم سراجا اصفهانی و محمدصادق ناظم تبریزی به کوشش و تصحیح پرفسور محمدولی الحق انصاری - جمال الدین محمد عرفی شیرازی - تصویر ۵۹۹

نظرات