عرفی

عرفی

غزل شمارهٔ ۵۰۶

۱

بردیم ز کویش، دم سردی و گذشتیم

سودیم بر آن در، رخ زردی و گذشتیم

۲

یاران بستادند که این جلوه گه کیست

ما سرمه گرفتیم ز گردی و گذشتیم

۳

هر گه که ره ما به یکی راه رو افتاد

دیدیم چو خود، یکی بیهده گردی و گذشتیم

۴

چون باد صبا، روی به هر سو که نهادیم

چیدیم غبار ره مردی و گذشتیم

۵

آن در که پای دل ما داشت به زنجیر

گفتیم به دیوانهٔ فردی و گذشتیم

۶

هر گه که گذار من و عرفی به هم افتاد

دادیم به هم تحفهٔ دردی و گذشتیم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
علی
۱۳۹۹/۰۷/۱۳ - ۱۵:۰۱:۲۴
وزن مصرع دوم بیت سوم ایراد داره همچنین بیت پنجم...مصرع دوم بیت چهارم وردی به جای مردی در بعضی جاها نوشته شده