رهی معیری

رهی معیری

سراب آرزو

۱

دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند

نکند سیاهکاری که به آفتاب ماند

۲

نه ز پای می‌نشیند نه قرار می‌پذیرد

دل آتشین من بین که به موج آب ماند

۳

ز شب سیه چه نالم؟ که فروغ صبح رویت

به سپیده سحرگاه و به ماهتاب ماند

۴

نفس حیات بخشت به هوای بامدادی

لب مستی آفرینت به شراب ناب ماند

۵

نه عجب اگر به عالم اثری نماند از ما

که بر آسمان نبینی اثر از شهاب ماند

۶

رهی از امید باطل ره آرزو چه پویی؟

که سراب زندگانی به خیال و خواب ماند

تصاویر و صوت

عندلیب :
نازنین بازیان :

نظرات

user_image
نگین شکروی
۱۳۸۹/۰۳/۲۰ - ۱۲:۴۸:۴۱
با درود و سپاس فراوانلطفا"مصرع اول از بیت چهارم بدینگونه اصلاح شود:"نفس حیات بخشت به هوای بامدادی"همچنین "نبینی" در بیت ششم صحیح است.
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
user_image
کبیر
۱۳۹۳/۱۱/۱۲ - ۰۳:۵۵:۲۱
در متن آخر کلمه "سراب" چی معنی میدهد؟تشکر
user_image
اکبر khayat۱۴۹۳@gmail.comا
۱۳۹۷/۰۵/۱۳ - ۰۵:۵۶:۴۰
روح این استاد بزرگوار غزلسرا شاد. بیت "نه عجب اگر به عالم اثری نماند از ما که بر آسمان نبینی اثر از شهاب ماند" چه زیبنده جاوید الاثرهای ملکوتی کشور عزیزمان است که آرزو می کردند در راه جانفشانی دوست ، هیچ اثری از پیکر خاکی آنها هم باقی نماند همانگونه که شهاب های آسمانی هیچ اثری از خود باقی نمی گذارند. روحشان شاد