
رضیالدین آرتیمانی
غزل شمارهٔ ۳۵
۱
ای کاش که سجاده به زنار فروشند
این طایفه دین چند به دینار فروشند
۲
حق از طرف برهمنان است که امروز
صد سبحه به یک حلقه زنار فروشند
۳
ترسم که به خاکستر گلخن نستانند
زان جنس که این طایف دربار فروشند
۴
در کار دلم کرد همه عشوه چشمش
خوبان دغا مهر به اغیار فروشند
۵
مخمور دو چشم تو رضی گشته نگاهی
کاین باده نه در خانهٔ خمار فروشند
نظرات