رضی‌الدین آرتیمانی

رضی‌الدین آرتیمانی

غزل شمارهٔ ۴

۱

نقابی بر افکن ز پی امتحان را

که تا بینی از جان لبالب جهان را

۲

چو در جلوه آیی بدین شوخ و شنگی

برقص اندر آری زمین و زمان را

۳

بروی زمین مهروار ار بخندی

بزیر زمین درکشی آسمان را

۴

من از حسرت رویش از هوش رفتم

خدایا شکیبی تماشاکنان را

۵

به دل زان نداریم یک مو گرانی

که بر سر کشیدیم رطل گران را

۶

بهارت دلا کس ندانست چون شد

بهر حال دریاب فصل خزان را

۷

فراموش کردند از مهربانی

چه افتاد یاران نامهربان را

۸

از آن نام تو بر زبان می نراندم

که میسوخت نام تو کلام و زبان را

۹

رضی این چه شور است در نالهٔ تو

که از هوش بردست پیر و جوان را

تصاویر و صوت

دیوان رضی الدین آرتیمانی به کوشش احمد کرمی ۱۳۷۳ - رضی الدین آرتیمانی - تصویر ۷۷

نظرات

user_image
مسعود موسی زاده
۱۳۹۱/۰۴/۱۲ - ۲۲:۲۸:۵۴
زیبالیکن در بیت هشتم و در مصرع دوم از این بیت چنین به نظر می آید که اشتباهی در تایپ رخ داده باشدآنجا که میگوید"کلام و زبان را"که از نظر آهنگ و وزن و زیبایی شناختی چنین به نظر میرسد که به جای کلمه "کلام"کلمه و عبارت "کام" صحیح باشدچرا که شاعر در مقام بیان آن است که شرح دهداز علت عاشقی چه به روزگار اعضا ء و جوارح وی آمده استو بدیهی است که "کام" به معنای "دهان" صحیح خواهد بود و نه "کلام" که در واقع یکی از افعالی است که از یکی از اندام آدمی سر میزند.
user_image
شیوا منصور
۱۳۹۴/۰۸/۲۷ - ۱۶:۲۶:۰۲
در بیت یکی به آخر کام و زبان صحیح است.