رضی‌الدین آرتیمانی

رضی‌الدین آرتیمانی

غزل شمارهٔ ۸۸

۱

ای که در ره عرفان مستمند برهانی

ترسمت چو خر در گل عاقبت فرو مانی

۲

سبحه زهد و سالوسی، خرقه زرق و شیادی

آه ازین خدا ترسی، داد از این مسلمانی

۳

مشکل ار بکف آری، بعد از این بدشواری

آنچه داده‌ای از کف پیش از ین بآسانی

۴

این ضیا ندارد مه این صفا ندارد گل

کس بتو نمیمٰاند تو بکس نمیمانی

۵

روشنی طور است این یا فروغ آن چهره

موج بحر نور است این یا ریاض پیشانی

۶

ای هلاک چشمت من تا بچند مخموری

ای اسیر زلفت دل تا به کی پریشانی

۷

کرده از دل و جانت، ای جهان زیبائی

آسمٰان زمین بوسی، آفتاب دربانی

۸

نیستم چو نامردان در لباس رعنائی

سرکش و سرافرازم شعله سان به عریانی

۹

کار من رضی از زهد چونکه بر نمی‌آید

میروم تلافی را بعد ازین به رهبانی

تصاویر و صوت

دیوان رضی الدین آرتیمانی به کوشش احمد کرمی ۱۳۷۳ - رضی الدین آرتیمانی - تصویر ۱۴۶

نظرات