
ابوالفرج رونی
شمارهٔ ۳۱ - ایضاً له
۱
ساقیا جام دل افروز بیار
فتح شه یاد کن و می بگسار
۲
فتح قنوج که شمشیرش کرد
اندرین فتح شه آورد شکار
۳
لشکرش گرد برآورد از خون
هیبتش کوه فرو برده به غار
۴
شل او بر کتف گرگ نشست
جوهر گرگ فرو ماند ز کار
۵
جرعه او به لب شیر رسید
بسر شیر درافتاد خمار
تصاویر و صوت

نظرات