
سعدی
بخش ۱۰ - حکایت
۱
یکی کرد بر پارسایی گذر
به صورت جهود آمدش در نظر
۲
قفایی فرو کوفت بر گردنش
ببخشید درویش پیراهنش
۳
خجل گفت کانچ از من آمد خطاست
ببخشای بر من، چه جای عطاست؟
۴
به شکرانه گفتا به سر بیستم
که آنم که پنداشتی نیستم
۵
نکو سیرت بی تکلف برون
به از نیکنام خراب اندرون
۶
به نزدیک من شبرو راهزن
به از فاسق پارسا پیرهن
تصاویر و صوت




نظرات
نیلیا
نیلیا
۷
بنده
نیلوفر خلجی