
سعدی
بخش ۱۹ - مثل
۱
پلیدی کند گربه بر جای پاک
چو زشتش نماید بپوشد به خاک
۲
تو آزادی از ناپسندیدهها
نترسی که بر وی فتد دیدهها
۳
براندیش از آن بندهٔ پر گناه
که از خواجه مخفی شود چند گاه
۴
اگر بر نگردد به صدق و نیاز
به زنجیر و بندش بیارند باز
۵
به کین آوری با کسی بر ستیز
که از وی گزیرت بود یا گریز
۶
کنون کرد باید عمل را حساب
نه وقتی که منشور گردد کتاب
۷
کسی گرچه بد کرد هم بد نکرد
که پیش از قیامت غم خود بخورد
۸
گر آیینه از آه گردد سیاه
شود روشن آیینهٔ دل به آه
۹
بترس از گناهان خویش این نفس
که روز قیامت نترسی ز کس
تصاویر و صوت




نظرات
فرخ مردان
سیاووش