سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۴۱۴

۱

اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانم

قضای عهدِ ماضی را شبی دستی برافشانم

۲

چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد

تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم

۳

دلم صد بار می‌گوید که چشم از فتنه بر هم نِه

دگر ره دیده می‌افتد بر آن بالای فتانم

۴

تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینی

وگرنه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم

۵

رفیقانم سفر کردند هر یاری به اَقْصایی

خلاف من که بگرفته است دامن در مُغیلانم

۶

به دریایی درافتادم که پایانش نمی‌بینم

کسی را پنجه افکندم که درمانش نمی‌دانم

۷

فراقم سخت می‌آید ولیکن صبر می‌باید

که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم

۸

مپرسم دوش چون بودی به تاریکی و تنهایی

شب هجرم چه می‌پرسی که روز وصل حیرانم

۹

شبان آهسته می‌نالم مگر دردم نهان ماند

به گوش هر که در عالم رسید آواز پنهانم

۱۰

دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت

من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم

۱۱

من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت

هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 840
کلیات سعدی مصور و مذهب نسخه‌برداری شده در ۹۳۴ هجری قمری شیراز » تصویر 544

نظرات

user_image
س. ص.
۱۳۸۶/۱۲/۰۹ - ۱۲:۵۲:۳۳
بیت چهارم ، مصرع اول : کلمه "ننشینی" بجای "بنشینی" در بعضی نسخ آمده است. لیک نکته بسیار جالب (بنظر بنده) اینست که معنای اصلی (به سرو ماندن بالای مخاطب) در هر دو حال دقیقاً یکیست. با تشکر.
user_image
سجاد گلی
۱۳۹۰/۰۸/۲۰ - ۰۷:۰۴:۴۷
بنده هم به نظرم میاد که در جاهای متعددی کلمه ننشینی را دیده ام. ظاهرا این گونه معنی بیت نیز غنی تر می گردد
user_image
سایه
۱۳۹۰/۱۲/۰۹ - ۰۹:۴۲:۱۰
چه تلخه این غزل..خدا رحمتت کنه سعدی
user_image
بابک
۱۳۹۰/۱۲/۲۰ - ۰۶:۴۱:۴۷
همان بنشینی در نسخ بیشتر امده است و می توان اینگونه برداشت کرد که وقتی تو در کنار سرو باشی قد وقامت تو باعث اعتبار قامت سرو می گردد
user_image
محمود
۱۳۹۱/۰۲/۱۴ - ۰۷:۲۵:۳۷
نمی دانم چرا محسن نامجو که این غزل را خوانده، در مصرع دوم بیت اول، دو کلمه را چیز دیگری خوانده است. مثلا شبی را دستی خوانده است.
user_image
امید.م
۱۳۹۱/۰۶/۰۱ - ۰۸:۰۸:۵۳
بنظر من هم کلمۀ " ننشینی " گزینه ی بهتری هست در مصرع چهارم. چون در ادامه میگه که" وگرنه" یعنی در غیر این صورت و یعنی اگر بنشینی باغبان چنین سخنی رو بیان میکنه. و اگه "بنشینی" قرار باشه توی مصرع اول باشه پس لازمه کلمه ی "باید" توی مصرع اول "نباید" بشه، که این شکل هم وزن شعر به هم میخوره.
user_image
مسعود
۱۳۹۱/۰۶/۰۹ - ۱۳:۵۳:۵۵
اقایون شعرو یکی دیگه سروده بنشینی هم درسته لطفا تو این یک مورد دخل و تصرف نکنیدبنشینی صحیح تره...چون اعتبار سرو رو به قامت یار داده....و باغبان که در این بیت منظورش خدا باشه عیار معشوقه رو میدونه به اعتبار این اگر کنار سرو ننشینه دیگه سرو ی وجود نخواهد داشت چون دیگه سرو ارزشی پیدا نمیکنه بودن یا نبودنش
user_image
علیپور
۱۳۹۱/۰۸/۱۸ - ۱۴:۰۳:۰۲
در مقام قیاس وداوری لازم است موضوع در کنار هم باشد تا قیاس محقق شود و در اینجا اگر ننشینی باشد که جایی برای مقایسه نمیماند پس به نظر بنده هم بنشینی صحیح است
user_image
Hossein Mansouripour
۱۳۹۱/۱۰/۰۶ - ۰۳:۴۵:۳۴
. با سلام.دربیت اول،ازغزل 414(اگردستم دهد روزی) به بیان افصح المتکلمین نزدیکتراست تا (اگردستم رسد).هرچند که در معنای آن تفاوت بسیار دیده نمیشود.این معنا دربیت دیگرازغزل 374 دقیقا تایید میگردد."دستم نداد قوت رفتن به پیش یار + چندی بپای رفتم و چندی بسر شدم". در بیت چهارم،همان فعل منفی"ننشینی"درست است.یعنی زیبائی و آراستگی که دراندام و قامت برازنده ی تو هست،قامت واندام سرو را درنظروسلیقه ی باغبان نازیبا جلوه میدهد.بیت ششم اصولابرقامت بسیارزیبای غزلیات استاد سخن،برازنده نیست.در مصراع اول آن بجای کلمه ی پایان کلمه ی پایاب،درست است.(پایاب=مسیر وارد شدن به دریا، یا خارج شدن از آب) و تمام آن بیت در دیوان سعدی - تا آنجا که من دیده ام - چنین بوده است."به دریائی درافتادم که پایابش نمی یابم + به دردی مبتلا گشتم که درمانش نمیدانم" اما دربیت آخراین غزل، نام سعدی - خلاف انتظار همگان - حذف شده است."هنوز آواز می آید بمعنی از گلستانم"بیت آخرهرغزل را بیت تخلص مینامند و ضرورتا باید تخلص شاعر ذکر گردد.یادم هست در تابلوئی که از تصویرسعدی درمحل کار من نصب بود،برای معرفی صاحب تصویر، نوشته بودند."من آن مرغ سخنگویم که در خاکم رود صورت + هنوز آواز می آید که سعدی در گلستانم" >>>من آن گوینده ی خوش بیانم که با گلستان خودهمیشه زنده خواهم ماند .
user_image
کامران
۱۳۹۱/۱۰/۱۸ - ۱۳:۱۷:۰۳
من 58 سال پیش سعادت دیدن ارامگاه سعدی را پیدا کردم. و از ان زمان بیت اخر چنین بیاد دارممن ان مرغ سخنگویم که در خاکم رود صورت هنوز اواز میاید که سعدی در گلستانم
user_image
علی زمانی
۱۳۹۱/۱۱/۳۰ - ۱۴:۱۵:۵۹
این غزل در دستگاه چهارگاه توسط استاد شجریان به شیوه ای بسیار زیبا اجرا شده است. حتماً گوش کنید.
user_image
شیرازی
۱۳۹۲/۰۸/۰۵ - ۱۸:۴۷:۰۰
اجرای استاد شجریان خصوصی نبوده.برنامه گلهای تازه شماره 171 به رهبری فرهاد فخرالدینی.
user_image
آیدین قربانی
۱۳۹۲/۱۱/۰۲ - ۱۰:۱۳:۵۰
استاد شجریان یک بار در دستگاه چهارگاه و یک بار در دستگاه ماهور این غزل را اجرا کرده اند. که هر دو آواز می باشد.با مهر.
user_image
بهروز بالایی لنگرودی
۱۳۹۳/۰۲/۰۴ - ۰۷:۲۴:۴۶
در بعضی نسخ، در بیت چهارم «پایاب» آماده است.
user_image
بهروز بالایی لنگرودی
۱۳۹۳/۰۲/۰۴ - ۰۷:۲۵:۵۵
با عرض پوزش، بیت ششم
user_image
مسعود کربلایی
۱۳۹۳/۰۳/۰۷ - ۱۴:۱۱:۱۲
استاد شجریان همراه با تار استاد شریف این شعر را در مخالف سه گاه هم اجرا کرده اند که بسیار شنیدنی و زیباست.
user_image
hamid
۱۳۹۳/۰۴/۱۰ - ۰۵:۲۶:۰۲
این شعر و استاد یونس دردشتی اجرا کرده ÷یشنهاد می کنم حتما گوش کنید...
user_image
محمد
۱۳۹۳/۰۶/۲۹ - ۰۲:۳۵:۰۴
شعر با مضامین بالای عرفانی و بسیار سنگینبعضیا تو چنتا کلمش موندنبلاتشبیه مثل قرانی که اعراب میخونن و کفار اجرا میکنن.ما هم چسبیدیم به چنتا حرف و کلمه ی درست یا اشتباه.اجرای زیبای استاد مرحوم ایرج بسطامی بسیار تاثیر گذار و دلنشین گوش کنید حتما .به نظر من از شجریان هم زیباتر اجرا شده
user_image
احسان
۱۳۹۳/۰۷/۰۱ - ۰۵:۴۰:۲۰
این شعر وقتب باهاش آشنا شدم که استاد شجریان با نوای قشنگش میخوندالان چند جمله نوشتم و دیدم بیان احساسم با خواندن این غزل را نمیتوان نوشتنهایت بندگی و عجز در بیت بیت این غزل حصول میشود.دلم صد بار میگوید.......برآن بالای فتانمیک به یک وقایع فتنه ایست که شستشو دهنده دنیای ذهن است و تطهیر قبر و بیان برزخ در انتخابهای هر لحظه و آنابیات توحیدی این غزل مبهوت کننده دل مشتاق الله واحد قهار است............ من آزادی نمیخواهم که با یوسف بزندانماز همه زیباتر برای من تسکینی است که گاهی بواسطه ی قطرات اشک از ابیاتی چونبدریایی در افتادم گه پا یابش نمیبینمکس را پنجه افکندم که درمانش نمدانمخدا رحمتت کنه سغدیرحمت بیشتر برای استادت سعدی که الحق یلی را درعرفان آفریده
user_image
طاهر خورشیدی
۱۳۹۳/۱۰/۱۳ - ۰۳:۲۵:۵۲
یکی از دلایلی که «بنشینی» درست تر به نظر میرسه اشاره ایه که سعدی داره به همون استعاره معروف «سرو روان» . یعنی تو سرو هستی ولی سروی که حرکت هم میکنه. بشین و کمتر اینو به رخ سرو واقعی بکش تا باغبان کمتر این تفاوت رو حس کنه. جلوه کنان می روی و باز میایی -- سرو ندیدم به این صفت متمایلیاشرم دارد چمن از قامت زیبای بلندت -- که همه عمر نبودست چنین سرو روانشیاچو سرو بوستانستی وجود مجلس آرایت -- اگر در بوستان سروی سخنگوی و روانستی
user_image
پیام گمان رهنمون
۱۳۹۳/۱۱/۲۱ - ۰۳:۳۰:۵۸
این شعر توسط خواننده ی جوان طاهره فلاحتی خوانده شده که بسیار شنیدنی است . پیشنهاد می کنم حتما گوش کنید .
user_image
محمد
۱۳۹۴/۰۴/۱۹ - ۰۹:۲۲:۰۰
دوستان عزیز. من فکر میکنم که تعبیر کردن شعر کاری بسیار اشتباه هست. زند یاد إستاد گرامی یونس دردشتی این شعر را إز هر کسی زیبا تَر خوانده است. لطفان گوشکنید
user_image
۷
۱۳۹۴/۰۵/۱۰ - ۱۶:۳۴:۵۷
به دریایی درافتادم که پایانش نمی‌بینمکسی را پنجه افکندم که درمانش نمی‌دانمشبان آهسته می‌نالم مگر دردم نهان ماندبه گوش هر که در عالم رسید آواز پنهانمدمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرتمن آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانممن آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورتهنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانمگر صبر بسیار نماید پدر پیر فلک هرگزش مادر گیتی چو تو فرزند نزاید
user_image
جلال پور م
۱۳۹۴/۰۶/۱۸ - ۱۵:۲۱:۴۸
درمصرع دوم بیت پنجم اگه به جای خلاف من که بگرفته است دامن در مغیلانم با حالت سوالی می فرمود سراغ ما که بگرفته است؟ دامن در مغیلام بهتر نبود . شک ندارم اگه شیخ اجل زنده بود جواب دندان شکنی می داد.
user_image
مرتضی
۱۳۹۴/۰۶/۲۲ - ۰۳:۱۶:۰۸
موقع خوندن کامنت ها تقریبا داشتم به این نتیجه می رسیدم که در بیت چهارم قرائت «نشینی» درست تر از «بنشینی» ئه، اما بالاخره جناب طاهر خورشیدی معما رو حل کردند. دستتون درد نکنه. به نظرم درستترین روایت همونی ئه که جناب خورشیدی گفتند: اشاره ی سعدی به روان بودن سروبالای یار است، که ارزش سرو نشانده را در چشم باغبان می کاهد. در ضمن با این روایت، می شه گفت سعدی خیلی خوب و رندانه با فعل «نشاندن» باری کرده و آن رو همزمان هم در مقابل «روان بودن» قرار داده و هم معنای «کاشتن» را ازش مراد کرده.
user_image
محمد
۱۳۹۴/۰۷/۱۶ - ۰۵:۲۶:۳۲
هزار رحمت بر روان پاک مرحوم ایرج بسطامیبسیار زیبا این شعر رو در افشاری مرکب اجرا کرده .علاقه مندان پیشنهاد میشه گوش کنید...و لذت ببرید.
user_image
العبد
۱۳۹۴/۱۰/۱۶ - ۰۲:۲۱:۱۰
به نام حضرت دوست که هرچه داریم از اوستسلام خدمت تمام دوستان با خوندن این شعر خاجه، صدای گرم و روح افزای زنده یاد استاد ایرج بستامی تو گوشم طنین اندازشد.فکر نمیکنم که نقش صدای استادهیچ گاه ار اذهان عموم پاک بشه روحت شاد استاد
user_image
مختار
۱۳۹۴/۱۰/۲۶ - ۱۳:۲۱:۱۶
به باور من همان ننشینی درست است،تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینیو گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانماگر بگوییم باغبان همان آفریننده بوستان و انسان است، پس میخواهد بگوید این سرنوشت نیک است که که باید با سرو بوستان به وصال برسی و کنار او بنشینی، اگر نه باغبان خواهد گفت که وجود این سرو تنها در بوستان بیهوده است،من نمی فهم که اگر پیش سرو بنشیند، چرا باید باغبان خشمگین و ناخرسند باشد و بخواهد با سرو دشمنی بورزد، آیا جای رشک در اینجا رای باغبان هست؟ پس نمی تواند سفارش کند که آری، پیش سرو ننشینی اگر نه باغبان (آفریدگار) این هم نشینی را خوش نمی دارد، پس باید سفارش کند، پیش سرو بنشین تا باغبان از کار خویش خشنود باشد و سرو را ارزشمند و نتیجه بخش رسیدن به یک عشق بداند و خرسند شود
user_image
مختار
۱۳۹۴/۱۰/۲۶ - ۱۳:۲۶:۴۲
درودبه باور من هم بنشینی درست استهیچ معنا ندارد که باغبان (آفریدگار بوستان) از این وصال ناخرسند باشد، که می توان وارونه ی آن را دریافت، اینکه باغبان از این وصال (هم نشینی با سرو) خشنود خواهد شد و کار خود را با ارزش و نتیجه بخش خواهد دانست، ولی اگر ننشینی، مانند این هست که کفران نعمت کرده باشی و باغبان هم کار خود را در کاشتن سرو (آفرینش آدمی و عشق) بیهوده خواهد دانست.من نمی فهم که چرا باید چنین نباشد و ننشینی درست باشد! گویا باغبان فرومایه است و از این وصال ناخشنود و رشک خواهد ورزید و دشمنی خواهد کرد، که چنین برداشتی شایسته و سزاوار ستایش نخواهد بود.
user_image
محسن معصومی
۱۳۹۴/۱۲/۱۰ - ۰۰:۱۹:۰۹
در بیت نهم برخی ان متصل به کلمه شبان را نوعی بیان گاه و زمان در نظر گرفته اند اما به عقیده این حقیر مقصود بیان یک زمان مستمر و ادامه دار است و مشخصا در این کلمه علامت جمع است
user_image
مسعود
۱۳۹۵/۰۲/۱۹ - ۰۰:۲۱:۴۷
اولین بار با اجرای محسن نامجو با این غزل آشنا شدم برایم خیلی دلنشین است و باهاش حظی میبرم. و حال می بینم که اجرای دیگرانی چون استاد شجریان و مرحوم بسطامی و استاد دردشتی هم دارد که باید بسیار شنیدنی باشد.
user_image
مسعود شیش گران
۱۳۹۵/۰۲/۱۹ - ۰۰:۲۵:۴۱
.
user_image
برزو
۱۳۹۵/۰۳/۲۰ - ۰۲:۰۳:۰۰
محسن نامجو: پیوند به وبگاه بیرونیاستاد شجریان: پیوند به وبگاه بیرونیاجرای خصوصی به همراه ویولن استاد بدیعی
user_image
سعید جافر
۱۳۹۵/۰۴/۲۲ - ۱۷:۴۶:۳۷
خدا رحمتت کنه که هر بیتت یه کتاب معنی داره
user_image
احسان ن
۱۳۹۵/۰۹/۰۴ - ۱۰:۲۶:۵۴
بنشینی در بیت چهارم در مقابل بایستی بکار رفته یعنی در کنار سرو نایست وگرنه قدش پست و حقیر میشود و از چشم باغبان میافتد. بنشین تا قد او هم بچشم بیاید!
user_image
احسان ن
۱۳۹۵/۰۹/۰۴ - ۱۰:۳۷:۱۵
احسان دیگری هم در بالا حاشیه بر این غزل نوشته. منهم امروز بعد سالها این غزل را رمرمره میکردم و بعد با صدای گرم و متن پر غلط نامجو گوش و اخر سر هوس خواندن از رو بسرم زد و بغضی ..و ...
user_image
میرزاده
۱۳۹۵/۰۹/۲۱ - ۰۸:۳۵:۳۷
مصراع اول بیت ششم تضمین از عطار استعطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۰/
user_image
۷
۱۳۹۶/۰۷/۱۲ - ۱۳:۴۸:۵۹
اگر دستم رسد روزی که انصاف از تو بستانمشکل درست این مصرع:اگر دستم دهد روزی که انصاف از تو بستانماگر دستم دهد روزی:اگر بخت یاری کند روزی"که البته بخت یار نیست که اگر بود شبان نمی نالیدم و اینچنین نالان نبودم به تاریکی و تنهاییولی "اگر دستم رسد روزی" باشد به هیچ روی آن معنی درست را نمیرساند و دغدغه و چه کنم چه نکنم های عاشق را نمیرساند.دستم دهد روزی میرسانذ که چنین و چنان،زمین و زمان با هم همداستان شوند که بتوانم نزدیک تو شوم و شدنی نیست.
user_image
۷
۱۳۹۶/۰۷/۱۲ - ۱۴:۱۳:۵۶
چونان دوستت میدارم - محسن نامجوپیوند به وبگاه بیرونیزنده نام ایرج بسطامی:پیوند به وبگاه بیرونیپیوند به وبگاه بیرونیعلیرضا قربانی
user_image
محمود
۱۳۹۷/۰۴/۲۹ - ۰۱:۴۵:۳۲
بدون شک همان بنشینی درست است که در بیشتر نسخه ها هم هست. بنشینی در اینجا یعنی "نایستی". یعنی تو باید در کنار سرو، نشسته باشی و نه ایستاده تا قامت سرو در کنار تو حقیر نشود. موقع خواندن تاکید را بجای واژه سرو روی واژه بنشینی ادا کنید تا معنا خود بخود واضح شود.یکی دیگر از زیبایی های این غزل معنای دو گانه گلستان در بیت آخر است. و دیگر اینکه تخلص سعدی در این غزل نیامده است. شاید این گونه می توان گفت که ذکر واژه گلستان در بیت آخر، خودش نوعی امضای سعدی است و نیازی به تخلص نیست. بگذریم که واژه بوستان هم در این غزل به کار رفته است.از همه این ها که بگذریم فکر می کنید از زمان سعدی تاکنون چندصدهزار یا چند میلیون نفر با خواندن این غزل به یاد عشق و هجران خویش نم قطره اشکی را بر گونه خویش احساس کرده اند؟ به راستی زنده تر از سعدی کسی هست؟
user_image
حسین
۱۳۹۷/۰۸/۱۶ - ۱۰:۱۸:۲۶
می‌خواستم، نهیبی به همه بزنم که مدعیند و معنای واضح یک مصرع سعدی را نمی‌گیرند و حتی در پی تغییرش هستند که دیدم در آخرین کامنت آقای قربانی این معنای روشن را گرفته‌اند.
user_image
سینا
۱۳۹۷/۱۰/۲۶ - ۱۴:۱۲:۵۰
دوستانکلمه بنشینی درستهچون میگه در بوستان باید پیش سرو بنشینی که برای سرو هم اعتباری بماند و اگر بایستی دیگر سرو اعتباری ندارد و باغبان هم دیگر سرو نمی نشاند. :)
user_image
سعید
۱۳۹۷/۱۰/۲۸ - ۱۵:۴۷:۴۸
با درود؛معنی بسیاری از ابیات این شعر را نمی‌توانم درک کنم، تقاضا دارم دوستان در درک نیم‌بیت‌ها و ابیات زیر به من کمک کنند.قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم = یعنی چی؟دگر ره دیده می‌افتد بر آن بالای فتانم = یعنی چی؟من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم = یعنی چی؟
user_image
محسن ، ۲
۱۳۹۷/۱۰/۲۸ - ۱۷:۰۳:۳۶
سعید جان قضای عهد ماضی را شبی دستی برافشانم:شادی ها خواهم کرد اگر شبی عهد گذشته تکرار شود.دگر ره دیده می‌افتد بر آن بالای فتانم:بار دیگر قد و بالای آن فتنه گر در نظرم جلوه می کند.من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورتهنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم:من مثل مرغ سخنوری هستم که اگر بمیرم و درخاک باشم باز هم بوی روح افزای گلستان را می شنوم
user_image
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳
۱۳۹۷/۱۲/۲۸ - ۰۵:۳۱:۴۴
سلام به همه اهل ادبتو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینیو گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانماقرار می کنم با وجودی که روزانه چند ساعت را با غزلیات خداوند سخن به سر می برم هنوز زود است که زیرکی و بزرگی سعدی را در به کار گیری واژه ها درک کنم.برای این که خواندن صحیح این کلمه «بنشینی» درست در بیاید باید یک مکث قبل از آن باشد و استرس و فشار هم روی کلمه «بنشینی» باشد تا مفهوم درستش مشخص شود یعنی متضاد ایستادن باشدتو باید در بوستان در پیش سرو نایستی (روان نباشی، حرکت نکنی) چون این قدر بلند بالا هستی که اگر باغبان بالای تو را ببیند دیگر سراغ کاشتن سرو نمی رود. در جای دیگر نیز همین مضمون را آورده است:سرو درآید ز پای گر تو بجنبی ز جایماه بیفتد به زیر گر تو برآیی به بام به علاوه بنشینی با ننشانم نوعی از تقابل دارند که بیت را شاهانه کرده است.ایام عزت مستدام
user_image
۷
۱۳۹۸/۰۱/۱۲ - ۰۹:۴۵:۳۰
تو را در بوستان باید که پیش سرو بنشینیو گر نه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانموقتی در بوستان هستی باید پیش سرو آرام بگیری و گر نه باغبان با دیدن تو ای سرو روان دیگر سرو ننشاند.نشستی جم نخوری یک وقت که باغبانت ببیند و بیلچه و چنگک را به کناری نهد و سرو و باغ به امان خدا رها شود.ننشینی هم درست است ولی روان بودن سرو را میگیرد و قد و بالای او را چون این سرو آدم دو پا است نه سرو ایستای بوستان.سرو سیمینا به صحرا می‌روینیک بدعهدی که بی ما می‌رویگر چه آرام از دل ما می‌رودهمچنین می‌رو که زیبا می‌روی
user_image
فرزاد
۱۳۹۹/۰۱/۲۹ - ۰۹:۵۶:۴۴
دراجرای این غزل با آواز استاد شجریان و آهنگسازی استادفخرالدینی برای اولین بار در تاریخ موسیقی ابران جواب آواز با کل سازهای ارکستر داده می شود . این موضوع را خود استاد شجریان در یکی از نطق های خود گفته اند. البته رنگ امیزی های فوق العاده با ساز های سنتور و نی به زیبایی این اثر افزوده است
user_image
شفقی
۱۳۹۹/۰۲/۲۵ - ۲۱:۱۶:۰۳
درود بر شما. با عرض ادب و احترام بنده عرض مختصری خدمت تعدادی از بزرگوارنی که کامنت گذاشتند داشتم و آنهم اینکه برخی از دوستان حتی املای درست واژگانی رو که می‌نویسند یا بلد نبوده و به اشتباه نوشته اند و یا اینکه بلد بوده و با بی‌تفاوتی از کنارش رد شده و آنرا اصلاح نکرده‌اند و تعدادی حتی نتوانستند یک جمله با رعایت موارد دستوری درست بنویسند آنوقت قصد نقد شعر حضرت سعدی را دارند که بعید می‌دانم کار درستی باشد و در پایان اینکه اگر دوستان عزیز قید بفرمایند که "بنظرشان" بهتر است تا فلان بیت یا مصرع چنین و چنان باشد به عقیده‌ی بنده پسندیده‌تر است تا اینکه خیلی مطمئن درباره‌ی ابیات و یا مصارع شعر صحبت کنند . سپاسگزارم
user_image
سجاد
۱۳۹۹/۰۴/۲۲ - ۰۷:۴۵:۵۰
طبق متن عکس ضمیمه نسخه 934 هجری قمری، موارد زیر اومدهقضای "عمر" ماضی.که پیش سرو "ننشینی".(اگر به "وگرنه" مصرع بعد دقت شود،ننشینی صحیح می باشد چون وجود وگرنه معنی را می رساند که اگر بنشینی باغبان دیگر سرو نمی نشاند)با توجه به مصرع دوم(گریختن از سختی) فراقت صبر می باید اگرچه سخت می آید. درستتر است.به جای؛ فراقم سخت می آید ولیکن صبر می باید.
user_image
Ziba Eshraghi
۱۴۰۱/۰۶/۱۶ - ۰۶:۰۱:۳۰
درود بر دوستان صاحبنظر.  متن غزلهای سعدی در گنجور براساس چاپ و نسخهٔ فروغی ضبط شده است.  در چاپ و تصحیح یوسفی که چاپ انتقادی و براساس نسخه‌های کهن آلمان(706)، دانش(726) و ایندیا آفیس(728)است بیت چهارم چنین است: تو را در بوستان باید که پیش سرو ننشینی وگرنه باغبان گوید که دیگر سرو ننشانم چون اگر کنار سرو بنشینی باغبان می‌بیند که تو از سرو به قدوبالا سری و خوشخرام هم هستی حال آن که سرو ایستاده! است. علاوه بر معنی درست که با ننشینی حاصل می‌شود و تایید آن درضبط نسخه‌ها،  شگرد تکرار تکواژ که از شگردهای پرتکرار در زبان سعدی است نیز با تکرار ننشین در بیت، محقق می‌شود.
user_image
سفید
۱۴۰۱/۰۹/۱۵ - ۱۸:۵۳:۱۹
  چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم...  
user_image
سفید
۱۴۰۱/۰۹/۱۵ - ۱۸:۵۳:۳۵
  مپرسم دوش چون بودی به تاریکی و‌ تنهایی...  
user_image
لیلی عبدی
۱۴۰۲/۰۲/۰۱ - ۱۵:۰۹:۳۷
درود  با توجه به شناختی که از شعر سعدی دارم اتفاقا بحث جالبی بود ؛ معنای بیت چهارم این است که معشوق  نباید در کنار سرو بنشیند چون اینقدر زیباست که دیگر باغبان از کاشتن سرو زیبا و موزون خودداری می کند؛ اغراق در زیبایی معشوق کاملا مشهود است. با توجه به مصرع دوم فعل ننشینی باید صحیح باشد. هدف رسیدن به معنی مورد نظر سعدی است نه چیز دیگر...
user_image
ادبیات
۱۴۰۲/۰۷/۲۱ - ۰۵:۳۷:۳۴
سعدیا، چون تو کجا نادره گفتاری هست. روحت شاد
user_image
پوریا امینی زاده
۱۴۰۳/۰۱/۰۸ - ۲۱:۳۶:۵۱
در بیت آخر  «من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت» به نظرم به جای  «در» اگر  «گر» گذاشته بشه معنی شعر گویا تر خواهد بود.  «من آن‌ مرغ سخندانم که گر خاکم رود صورت» یعنی من آن مرغ سخندانی هستم که اگر صورتم در خاک رود... هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم