سعدی

سعدی

غزل شمارهٔ ۵۱۱

۱

هر کس به تماشایی رفتند به صحرایی

ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی

۲

یا چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند

هر کاو به وجود خود دارد ز تو پروایی

۳

دیوانه عشقت را جایی نظر افتاده‌ست

کآنجا نتواند رفت اندیشه دانایی

۴

امید تو بیرون برد از دل همه امیدی

سودای تو خالی کرد از سر همه سودایی

۵

زیبا ننماید سرو اندر نظر عقلش

آن کش نظری باشد با قامت زیبایی

۶

گویند رفیقانم در عشق چه سر داری

گویم که سری دارم درباخته در پایی

۷

زنهار نمی‌خواهم کز کشتن امانم ده

تا سیرترت بینم یک لحظه مدارایی

۸

در پارس که تا بوده‌ست از ولوله آسوده‌ست

بیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی

۹

من دست نخواهم برد الا به سر زلفت

گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی

۱۰

گویند تمنایی از دوست بکن سعدی

جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی

تصاویر و صوت

کلیات سعدی به تصحیح محمدعلی فروغی، چاپخانهٔ بروخیم، ۱۳۲۰، تهران » تصویر 896

نظرات

user_image
عباس مشرف رضوی
۱۳۸۹/۱۰/۳۰ - ۰۶:۴۰:۲۰
هر کو به وجود خود دارد ز تو پرواییبه صورت ضبط شده دیگر:هر کس به وجود خود دارد ز تو پرواییکه (در کو) تنها می تواند به مصرع قبلی رجوع داشته باشد؛ با اینحال درست نمی نماید (دراینصورت باید می بود: چشمش، گوشش)در حالیکه "هرکس" در "هرکس به وجود خود دارد ز تو پروایی" می تواند علی الاطلاق باشد ( و همینطور: چشم و گوش در مصرع اول) و نه شرطی. یعنی اینطور نیست که، تنها کسانی نمی بینند که به وجود خود پروایی از دوست داشته باشند؛بلکه (در اینجا) هر ذیوجودی، اجبارا بخاطر وجود خود، علی الاطلاق، پروا دارد ( و مشروط نیست).
user_image
سید عماد رضوی
۱۳۹۱/۰۵/۱۴ - ۱۰:۵۵:۵۴
واقعا بیت آخر از هر لحاظ بیت نابی است :گویند تمنایی از دوست بکن سعدیجز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
user_image
ابراهیم شفیعی
۱۳۹۳/۱۱/۰۴ - ۱۴:۲۷:۳۸
سلاممصرع نخست بهتر است اینگونه باشد :هر کس به تماشایی رفته است به صحراییاینطوری که "هر کس ... رفتند" از نظر دستوری اشکال دارهمگه اینکه بگیم مثلا "مردم به تماشایی رفتند به صحرایی"که شمار اسم و شمار ضمیر فعل با هم سازگار باشهپاینده باشید
user_image
مهرداد
۱۳۹۳/۱۲/۱۴ - ۱۱:۱۵:۲۶
"با چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند" ، "با " باید "یا " باشد
user_image
پرهام
۱۳۹۴/۰۲/۰۳ - ۰۶:۲۴:۱۰
در
پاسخ به اقای رضوی عارضم که "هر" در زبان پارسی به معنای همه و کل نیز می باشد.••فرهنگ فارسی معین°هر°(هَ) [ په . ] (ق .) کل ، همه ، تمام .
user_image
بی لب
۱۳۹۴/۰۴/۰۳ - ۱۴:۱۲:۵۲
این شعر در برنامه گلهای تازه شماره 60 با همکاری محمدرضا شجریان (آواز)) ، عبادی (سه تار) ، بدیعی (ویلن) ، منصور صارمی (سنتور) ، جهانگیر ملک (تنبک) با دکلمه آذر پژوهش اجرا شده است.لینک دانلود:پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
رضا
۱۳۹۴/۰۵/۰۵ - ۰۲:۱۷:۴۵
شنیدن این غزل با صدای شجریان و تار فرهنگ شریف در کاست پیوند مهربانان خالی از لطف نیست
user_image
غلامعلی ترابی
۱۳۹۶/۰۳/۱۶ - ۰۲:۴۲:۴۴
زنهار نمی خواهم کز قتل امانم ده صحیح استاگر بگوییم زنهار نمی خواهم کز کشتن امانم ده وزن شعر بطور کلی غلط می شود
user_image
بهروز
۱۳۹۶/۰۹/۲۹ - ۱۹:۲۳:۵۶
با سلام خدمت دوستان، در بیت پنجم مصرع دوم آن کش نظری باشد با قامت رعنایی در نسخه ها بیشتر به کار رفته .با سپاس
user_image
پوریا
۱۳۹۶/۱۲/۰۷ - ۱۰:۵۳:۴۵
کاش بزرگی معانی ابیات سخت اشعار گنجور را مینوشت تا لذت بیشتری ببریم
user_image
یاسر
۱۳۹۷/۰۵/۳۰ - ۱۷:۴۳:۰۹
"آن کش" یعنی چه ؟
user_image
بابک چندم
۱۳۹۷/۰۵/۳۱ - ۱۲:۵۴:۲۳
@ یاسرآن کش -> آن که اش = آنکس که، آن شخص که
user_image
پدرام
۱۳۹۷/۰۶/۱۴ - ۰۵:۴۹:۵۷
با درود خدمت دوستان لطفا معنای بیت :در پارس که تا بوده‌ست از ولوله آسوده‌ستبیم است که برخیزد از حسن تو غوغایی
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۶/۱۴ - ۰۶:۲۷:۲۳
در اقلیم پارس (استان فارس) که تا به یاد دارم آشوب و هرج و مرج نبوده(اشاره به حمله مغول و ...)ترس آن است آشوب به پا شود از این همه زیبایی که تو داری(خود پارسی ها به جان هم بیفتند یا دیگرانی به قصد رسیدن به تو به اینجا لشرکشی کنند مثلا از ابرقو)
user_image
۷
۱۳۹۷/۰۶/۱۴ - ۰۶:۵۷:۵۲
فیلم مرگ پلنگ فریبز صالح در سال 68 با بازی فرخ حیدری،شهلا ریاحی و فرامرز قریبیان و تیتراژ پایانی با صدای حمید موگویی بی ربط به این بیت نیستپیوند به وبگاه بیرونیپیوند به وبگاه بیرونیبعد از قیصر از بهترینها میباشد.
user_image
محمد عرفان
۱۳۹۸/۰۱/۳۰ - ۱۳:۲۲:۴۳
با سلامدر نرم افزار گنجور رومیزی (ویندوز) نوشته شده:با چشم نمیبیند یا...در صورتی که یا چشم نمیبیند یا... درست است.در سایت درست است اما در نرم افزار اشتباه است.:)
user_image
مصطفی رشیدی
۱۳۹۸/۰۶/۰۲ - ۱۸:۱۴:۱۳
در پارس که تا بوده‌ست از ولوله آسوده‌ستبیم است که برخیزد از حسن تو غوغاییاین بیت نشون میده در فارس همیشه ارامش برقرار بوده.
user_image
میلاد
۱۳۹۸/۰۷/۰۶ - ۱۰:۴۱:۲۹
سلام و خسته نباشیدمدیریت محترم این غزل رو استاد شجریان در دستگاه ماهور در آلبوم 'سخن عشق' هم اجرا کردن لطفا این آلبوم رو هم اضافه کنید
user_image
رضا
۱۳۹۸/۰۹/۰۴ - ۱۴:۴۳:۲۲
در جواب به میلادآلبوم پیوند مهر در دستگاه شور اجرا شده و نه ماهور
user_image
علی‌اکبر مصورفر
۱۳۹۹/۰۳/۰۲ - ۰۸:۳۸:۴۸
در جواب آقای غلامعلی ترابیوزن مصراع:زنهار نمی‌خواهم کز کشتن امانم دهمشکلی ندارد. وزن شعر عبارت است از "مستفعلُ مفعولن دو بار" به صورت: - - U U - - //- - - U U - - -تقطیع مصراع:زن-هار-ن-می-خا-هم//کز-کش-تَ-نَ-ما-نم-دهکه با وزن فوق مطابقت دارد.توضیح: مطابق تقطیع همزه اول "امان" به ضرورت وزن حذف شده است (در صورت عدم حذف همزه وزن غلط است و ایراد از خواننده است).
user_image
شهاب
۱۳۹۹/۰۳/۱۵ - ۰۲:۱۲:۰۱
چقدر غزل عاشقانه سعدی غمگینه ملاحضه فرمایید در آن بیتی که حضرت می‌فرمایند زنهار نمی خواهم مختاری که بکشی فقط قبل از کشتن من بگذار کمی بیشتر ببینمتو وقتی استاد شجریان میخوانند این بیت رو با لحنی میخوانند که تمام حس این بیت رو منتقل میکننددر این دوران بی کسی اگر این دو بزرگوار و دیگران شعرا را نداشتیم چه می کردیم
user_image
بابک
۱۳۹۹/۰۳/۱۵ - ۱۶:۰۱:۳۴
دروداین شعر در آلبوم سخن عشق به زیبایی اجرا شده .. لطفا در لیست قرار دهید
user_image
پاسخگو
۱۳۹۹/۰۵/۰۵ - ۲۲:۰۴:۰۷
آقای رضاآقا میلاد درست نوشتهایشون در باره اجرای سخن عشق نوشته اند که در ماهور است و شما از آلبوم پیوند مهر فرمودید
user_image
احمد
۱۳۹۹/۰۶/۲۲ - ۱۵:۱۶:۱۰
روحت شاد سعدی ...
user_image
حسین بیدرام
۱۳۹۹/۰۹/۲۰ - ۱۵:۰۲:۵۸
این شعر زیبای استاد سخن سعدی عزیز و ارجمند با آواز استاد محمدرضا شجریان زیباتر و زیباتر گردیده. نام و یاد هر دو بزرگوار بر تارک این سرزمین همواره درخشنده باد و روحشان قرین آرامش ابدی.
user_image
امیر
۱۳۹۹/۱۱/۱۶ - ۰۴:۲۱:۴۱
دوستان چشم نمی بیند یعنی حوصله ندارد یاتنبلیش میشه هنوز این اصطلاح تو نیشابور استفاده میشهدرنتیجه همون هرکو درسته در مصراع بعدی
user_image
آرش نادری
۱۴۰۰/۰۸/۱۶ - ۰۸:۱۷:۱۱
خاطر نرود جایی...
user_image
مهرگان
۱۴۰۰/۱۲/۰۸ - ۱۰:۵۱:۰۸
بیت هفتم یعنی چی؟
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۰/۱۲/۰۸ - ۱۴:۵۶:۵۴
سلام مهرگان عزیز        معمولا رسم بر اینه محکومین به مرگ  آخرین خواسته خودشون رو از مجری حکم میخوان           اینجا هم سعدی علیه الرحمه از این رسم استفاده کرده ومیگه :  فکر نکنی از تو خواهش دارم که من رو نکشی نه ،فقط خواسته من اینه که در کشتن من کمی تعلل کنی تا در آخرین لحضات قبل از مرگ من سیر دیدار تو بشم  پس بامن مدارا کن  زنهار= آگاه باش (شبه جمله است) شاد وخرم باشی
user_image
رضا از کرمان
۱۴۰۰/۱۲/۰۸ - ۱۵:۰۱:۴۱
       مهرگان سلام مجدد البته الان دیدم شهاب عزیز هم  این بیت رومعنی کرده بودن  انگار به حاشیه های قبلی مثل بنده توجه نکردید
user_image
آرش
۱۴۰۱/۱۰/۰۹ - ۱۵:۴۰:۴۷
یک لحظه مدارایی
user_image
عبدالرضا ناظمی
۱۴۰۲/۰۶/۱۴ - ۰۰:۱۵:۵۱
درود   -  در مورد بیت زیر میخواستم مطالبی بعرض  برسانم من دست نخواهم برد الا به سر زلفت گر دسترسی باشد یک روز به یغمایی شاعر می فرمایند در دستبرد به خوان یغما  اگر روزی میسرم شود جز سر زلفت به چیز دیگری دست نخواهم زد اما منظور از خوان یغما که چند بار در اشعار حضرت سعدی آمده نه از باب چپاول  است بلکه رسمی  بوده در قدیم که سفره پهن می نمودند و مردم مجاز بودند  بخورند و ببرند دکتر علی اصغر حریری می فرمایند : خوان یغما نام یکی از جشنهای مجلل و باشکوه تورانیان ماوراء النهر بوده است که آداب و رسوم آن را از جشن سگه اقتباس کرده اند. توضیح آنکه در این جشن سفره های وسیعی می گسترانیدند. انواع و اقسام خوراکهای لذیذ و نوشیدنیهای خوشگوار در آن می نهادند. از عموم طبقات دعوت می کردند که در این ضیافت عمومی حاضر شوند و ضمن انجام سایر مراسم معموله بخورند و بنوشند. اگر به این سفره و ضیافت عام نام خوان یغما داده شده است شاید از این جهت بوده که شرکت کنندگان در جشن مجاز بودند ضمن اکل و شرب هر چه می خواهند با خود ببرند "در عهد اسلامی پس از آنکه طوایف تورانی ماوراءالنهر جای سگان قدیم را گرفتند دین و آیین قدیم و حتی عادات سگان را اخذ کرده بودند و از آن جمله جشنی که به طرز جشن سگه می گرفتند خوان یغما می نامیدند و چنان که می دانیم یغما نام گروهی از تورانیان است که چندی بعد به شهری داده شده است که در نزدیکی خجند کنونی واقع بوده است. در عهد مغولی و تیموری به این گونه جشنهای همراه با ضیافت نام طوی بر وزن خوی داده می شد که امروز در آذربایجان به جشن عروسی اطلاق می شود. در اوستا چندین بار از رسم طویهای عظیم و خوان یغما که از ملوک کیان و ملوک قدیم و خراسانی، اشکانیان اباورد- ابیورد- داده می شده است سخن رفته است. و آخرین ملک ایرانی اسلامی که جشن سده را به طرز سگان گرفت و خوان یغما نهاده مرداویج دیلمی بود. در باب خوان یغما حضرت سعدی می گوید: ادیم زمین سفرۀ عام اوست    برین خوان یغما چه دشمن چه دوست فَغان کاین لولیانِ شوخِ شیرین‌کارِ شهرآشوب   چنان بردند صبر از دل، که تُرکان خوان یغما را     حضرت حافظ
user_image
رضا رحیم
۱۴۰۲/۱۰/۱۲ - ۰۱:۳۳:۴۲
درود بر آقای عبدالرضا ناظری و تشکر از توضیح بسیار خوب ایشان در تفسیر و بیان معانی بیت "من دست  نخواهم برد...."