
سعدی
غزل شمارهٔ ۳۵
۱
هر که با یار آشنا شد گو ز خود بیگانه باش
تکیه بر هستی مکن در نیستی مردانه باش
۲
کی بود جای ملک در خانهٔ صورت پرست
رو چو صورت محو کردی با ملک همخانه باش
۳
پاک چشمان را ز روی خوب دیدن منع نیست
سجده کایزد را بود گو سجده گه بتخانه باش
۴
گر مرید صورتی در صومعه زنار بند
ور مرائی نیستی در میکده فرزانه باش
۵
خانه آبادان درون باید نه بیرون پر نگار
مرد عارف اندرون را گو برون دیوانه باش
۶
عاشقی بر خویشتن چون پیله گرد خویش تن
ور نه بر خود عاشقی جانباز چون پروانه باش
۷
سعدیا قدری ندارد طمطراق خواجگی
چون گهر در سنگ زی چون گنج در ویرانه باش
تصاویر و صوت


نظرات
سونیا
سونیا
مهناز ، س
گمنام-۱
مهناز ، س
گمنام-۱
nabavar
سونیا
۷
۷
۷
ابوتراب. عبودی