
سعدی
شمارهٔ ۳۲
۱
سپاس و شکر بیپایان خدا را
برین نعمت که نعمت نیست ما را
۲
بسا مالا که بر مردم وبال است
مزید ظلم و تأکید ضلال است
۳
مفاصل مُرتَخی و دست عاطل
به از سرپنجگی و زور باطل
۴
من آن مورم که در پایم بمالند
نه زنبورم که از دستم بنالند
۵
کجا خود شکر این نعمت گزارم
که زور مردم آزاری ندارم
تصاویر و صوت

نظرات
ایزدی
پاسخ: در متن چاپی «دستم» آمده.
قدرت اله یسلیانی
امید مددی
سمانه ، م
روفیا
محمدرضا
رضا
پرهام
پارسا
Zar
جواب:
محمدرضا
محمدرضا
۷
بی سواد
روفیا
بی سواد
محمدرضا
پریشان روزگار
مرتضی عبّاسی
سلمان
reza parsa
محمدرضا محمدرضا
پاسخ آقا رضای پارساببین عزیزم این چه تفکر ایده آلیستیه که ماداریم. نه قربونت برم سعدی خود میداند که چه میگوید. نه خدا وکیلی چقد از مردمان ما با داشتن زور، آزاری به دیگران نمیرساند و اونها رو خادم خود نمیکند.
جعفر صادقی
مهرگان مهرگان
رسول