صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۲۲۲

۱

وقت آن کس خوش که با مینای می خرم نشست

تا میسر بود در بزم جهان بی غم نشست

۲

مصحف رویش ز خط تا هم لباس کعبه شد

بر فلک از هاله مه در حلقه ماتم نشست

۳

شمع ماتم بود امشب شیشه می بی رخت

بر رخ ساغر چهار انگشت گرد غم نشست!

۴

نان جو خور، در بهشت سیر چشمی سیر کن

گرد عصیان بهر گندم بر رخ آدم نشست

۵

شیشه می تکیه بر زانوی ساقی کرده است؟

یا مسیح خوش نفس بر دامن مریم نشست

۶

می شود از شعله حسن بتان یاقوت آب

حیرتی دارم که چون بر روی گل شبنم نشست؟

۷

تا کدامین تشنه بر ریگ روان مالید آب

خوش غبار کلفتی بر چهره زمزم نشست

۸

برنمی خیزد به سعی آستین صائب ز جای

در چه ساعت بر رخ زردم غبار غم نشست؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۲۷
دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۱۵۶

نظرات