صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۲۹۰

۱

در سر مشکل پسندان نشأه انصاف نیست

ورنه در تعمیر دلها، درد کم از صاف نیست

۲

از جوانان پاکدامانی طمع کردن خطاست

در بهاران آبها در جویباران صاف نیست

۳

دور باش وحشت ما سنگ دارد در بغل

عزلت عنقای ما را احتیاج قاف نیست

۴

نیست بوی آشنا همچون نگاه آشنا

چشم آهوی ختا را نسبتی با ناف نیست

۵

با دم معدود، از بیهوده گویی لب ببند

مفلسان را هیچ عیبی بدتر از اسراف نیست

۶

می کند در پرده، از شرم کرم، احسان وجود

بر لب دریای گوهر، کف ز جوش لاف نیست

۷

در چنین بحری که طوفان می کند آب گهر

کشتی ما را به خشکی بیستن از انصاف نیست

۸

ناقصان صائب ز چرخ بی بصیرت خوشدلند

قلب چون نقدست رایج، هر کجا صراف نیست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۱۸۹

نظرات