صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۳۲

۱

برگِ عیش آماده از فقر و قناعت شد مرا

دستِ خود از هر چه شستم پاک، قسمت شد مرا

۲

خود حسابی شد دلِ آگاه را روزِ حساب

دیدهٔ انصاف میزانِ قیامت شد مرا

۳

پیری از دنیای باطل کرد روی من به حق

قامتِ خم‌گشته محرابِ عبادت شد مرا

۴

هر می تلخی که بردم در جوانی‌ها به کار

وقت پیری مایهٔ اشکِ ندامت شد مرا

۵

دانه‌ای جز خوردنِ دل نیست در هنگامه‌ها

حیف از اوقاتی که صرفِ دامِ صحبت شد مرا

۶

آنچه در ایامِ پیری کم شد از نورِ بصر

باعثِ افزونی نورِ بصیرت شد مرا

۷

منت ایزد را که در انجامِ عمر آمد به دست

در جوانی گر ز کف دامانِ فرصت شد مرا

۸

دستِ هر کس را گرفتم صائب از افتادگان

بر چراغِ زندگی دستِ حمایت شد مرا

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۹۱
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۲۴۶

نظرات