صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۳۵۴

۱

همچو آن رهرو که خواب آلود از منزل گذشت

کعبه را گم کرد هر کس بی خبر از دل گذشت

۲

همچو تار سبحه گر همواره سازی خویش را

می توان در یک دم از صد عقده مشکل گذشت

۳

پیش زهر منت احسان بود شیر و شکر

از جواب تلخ ممسک آنچه بر سایل گذشت

۴

در دل فولاد، جوهر موی آتش دیده شد

تا خیال خون گرمم تیغ را در دل گذشت

۵

از شکست موج چون آب گهر آسوده شد

تا دل دریایی من از سر ساحل گذشت

۶

با دل روشن نگردد جمع، خواب عافیت

عمر شمع ما به اشک و آه در محفل گذشت

۷

برق می تابد عنان از خار جولانگاه عشق

تا گذشت از وادی مجنون، چه بر محمل گذشت!

۸

حلقه دام چشم از بهر شکار عبرت است

وای بر آن کس که این عبرت سرا غافل گذشت

۹

تا درین گلزار صائب راست کردم قد خویش

چون صنوبر عمر من در زیر بار دل گذشت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۰۱
کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۴۱۷

نظرات