صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۸۰۷

۱

فضای چرخ مقام نفس کشیدن نیست

مسوز شمع در آن خانه ای که روزن نیست

۲

ز فکر عالم بالا سیه دل آسوده است

ملال پای گرانخواب را ز دامن نیست

۳

ز سیر دایمی چرخ می شود معلوم

که در بساط زمین جای آرمیدن نیست

۴

چو طفل مهد مکن دل به مهره بازی خوش

که هیچ سبحه ترا چون نفس شمردن نیست

۵

کنند اگر چو خم باده خشت بالینم

مرا ز کوی خرابات پای رفتن نیست

۶

چه خون که در جگرم می کند پشیمانی

شراب خوردن من کم ز شیشه خوردن نیست

۷

فغان که حلقه جمعیتی ندارند چرخ

که همچو خانه زنجیر پر ز شیون نیست

۸

ز تنگ چشمی سوزن چه تابها که نخورد

هنوز رشته امید را گسستن نیست

۹

به نقل، شور مکن آن دهان شیرین را

که باده را مزه ای به ز لب گزیدن نیست

۱۰

بپوش چشم ز نشو و نمای دل صائب

که تخم سوخته را بهره از دمیدن نیست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۳۲
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۵۳

نظرات