صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۸۲۴

۱

ز ناله گر دل بی برگ ما نوا می داشت

چو غنچه از گره خود گرهگشا می داشت

۲

خبر ز عشق ندارد دل فسرده من

وگرنه آتش سوزنده زیر پا می داشت

۳

هزار قافله هر دم ز خود سفر می کرد

اگر ز خویش سفرکرده نقش پا می داشت

۴

به گرد چشم تو خواب غرور کی می گشت؟

شکست شیشه دلها اگر صدا می داشت

۵

کجاست صائب آتش نفس، که وقت مرا

همیشه خوش به سخنهای آشنا می داشت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۴۴۱
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۷۶۸

نظرات