صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۹۶۸

۱

نقش و نگار دشمن دلهای ساده است

جوهر به چشم آینه موی زیاده است

۲

گر دل شود گشاده ز گلزار خلق را

باغ و بهار ما دل و دست گشاده است

۳

می گردد از غبار یتیمی عزیزتر

چون گوهر آن که از صدف پاک زاده است

۴

داده است هر که تن به لگدکوب حادثات

چون راه سر به دامن منزل نهاده است

۵

آن خال نیست زیر لب روح بخش او

کز داغ آب خضر سیاهی فتاده است

۶

جز تیغ برق سیر گران لنگر تو نیست

آبی که تند می رود و ایستاده است

۷

صائب مدام جان نگونش پر از می است

هر کس که چون حباب هوادار باده است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۱۱

نظرات