
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۱۹۷۳
۱
دل را ز کینه هر که سبکبار کرده است
بالین و بستر از گل بی خار کرده است
۲
روشن گهر کسی است که هر خوب و زشت را
بر خویشتن چو آینه هموار کرده است
۳
استادگی ز عمر سبکرو طمع مدار
سیلاب را که خانه نگهدار کرده است؟
۴
ایجاد می کند به شکرخنده صبح را
روز مرا کسی که شب تار کرده است
۵
دستم ز کار و کار من از دست رفته است
تا بهله دست در کمر یار کرده است
۶
در عین وصل می تپد از تشنگی به خاک
آن را که شوق تشنه دیدار کرده است
۷
فارغ ز دور باش بود چشم پاک بین
آیینه را که منع ز دیدار کرده است؟
۸
شهباز انتقام تلافی کند به زخم
هر خنده ای که کبک به کهسار کرده است
۹
ممنونم از غبار کسادی که این حجاب
فارغ مرا ز ناز خریدار کرده است
۱۰
صائب فریب خنده شادی نمی خورد
هر کس دلی ز گریه سبکبار کرده است
تصاویر و صوت

نظرات