صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۹۷۷

۱

از تیر غمزه اش دل دیوانه پر شده است

بیرون روم که از پری این خانه پر شده است

۲

خون می خورد ز تنگی جا، حرف آشنا

از بس دلم ز معنی بیگانه پر شده است

۳

بلبل کند به غنچه غلط، خانه مرا

از بوی گل ز بس که مرا خانه پر شده است

۴

حیرت امان نمی دهدم تا بیان کنم

کاین بحر بیکنار ز یک دانه پر شده است

۵

مینا گلوی خویش عبث پاره می کند

گوش قدح ز نعره مستانه پر شده است

۶

ساقی چه حاجت است خرابات عشق را؟

کز جوش باده شیشه و پیمانه پر شده است

۷

هر چند آفتاب رخ اوست زیر ابر

از اشک، چشم روزن این خانه پر شده است

۸

هرگز نبود فیض جنون عام این چنین

از جوش نوبهار تو، دیوانه پر شده است

۹

گلگل شده است روی تو از جام آتشین

اسباب عیش بلبل و پروانه پر شده است

۱۰

مشمار سهل، آفت دنیای سهل را

صد مور کشته، بر سر یک دانه پر شده است

۱۱

از باده خشک لب شدن و مردنم یکی است

تا شیشه ام تهی شده، پیمانه پر شده است

۱۲

صائب به ذوق زمزمه ما کجا رسد؟

گوشی که از شنیدن افسانه پر شده است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۱۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۳۸۰

نظرات