
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۰۷۱
۱
دور قمر چو گردش چشم پیاله نیست
با کودکی نشاط شراب دو ساله نیست
۲
حسن برشته ای که نگه را کند کباب
امروز در بساط چمن غیر لاله نیست
۳
هر کس به شاهدی است درین بزم هم شراب
ما را بغیر شیشه کسی هم پیاله نیست
۴
در آتش است نعل سفر حسن شوخ را
مه در کنار هاله در آغوش هاله نیست
۵
از وحشت است بستر ما کام اژدها
ما را شبی که دختر رز در حباله نیست
۶
خشک است اگر چه دیده ما دل ز خون پرست
در شیشه هست باده اگر در پیاله نیست
۷
نسبت به اهل درد، کبابی است خامسوز
در باغ اگر چه سوخته جانی چو لاله نیست
۸
هر ذره از جمال تو فردست و بی مثال
در مصحف تو نام خدا جز جلاله نیست
۹
صائب مرا خرد نتواند مرید ساخت
پیری مرا بغیر می دیر ساله نیست
تصاویر و صوت

نظرات