صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۲۵۶

۱

زیر بال است پناهی که مراست

شمع بالین بود آهی که مراست

۲

کیست با من طرف جنگ شود؟

اشک و آه است سپاهی که مراست

۳

آه سرد و نفس سوخته است

صبح عید و شب ماهی که مراست

۴

در سفر بار رفیقان نشوم

دل بود توشه راهی که مراست

۵

دست قدرت به قفا می پیچد

برق را مشت گیاهی که مراست

۶

به دو صد دانه گوهر ندهم

در جگر رشته آهی که مراست

۷

چون نباشد خجل از رحمت حق؟

بیگناهی است گناهی که مراست

۸

آن حبابم که درین بحر گهر

سر پوچ است کلاهی که مراست

۹

صیقل حسن بود دیده پاک

رخ مگردان ز نگاهی که مراست

۱۰

بال پرواز هزاران چشم است

از قناعت پر کاهی که مراست

۱۱

شاهد شور محبت صائب

روی زردست گواهی که مراست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۶۴۶

نظرات