صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۲۷۵

۱

لب پیاله گزیدی سر از خمار مپیچ

گلی ز شاخ شکستی قدم زخار مپیچ

۲

حریف خنده دریاکشان نخواهی شد

چو موجهای شلاین به هر کنار مپیچ

۳

چه گوهری ز کفش رفته است می داند

به چوب تاک مگویید همچو مار مپیچ

۴

مگوی راز نهان را به دل که رسوایی است

میانه گل کاغذ زر شرار مپیچ

۵

اگر جراحت خود مشکسود می خواهی

سر از اطاعت آن زلف مشکبار مپیچ

۶

سیاه کاسه چه داند که زرفشانی چیست

ز شوق داغ به دامان لاله زار مپیچ

۷

حدیث زلف به پایان نمی رسد صائب

سخن دراز مکن، بر حدیث مار مپیچ

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۶۵۹
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۸۴

نظرات