صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۶۴۳

۱

چون خرامان از نظر آن سرو قامت می رود

همچو سیل از پیش، پای کوه طاقت می رود

۲

این سر سختی که از سنگ ملامت خورده است

زود دل در حلقه اهل سلامت می رود

۳

در بیابان جنون از راهزن اندیشه نیست

کاروان در کاروان سنگ ملامت می رود!

۴

در خرابات مغان بی عصمتی را راه نیست

دختر رز با سیه مستان به خلوت می رود

۵

سوخت از گرمی نفس در سینه باد سموم

گردباد از وادی ما کی سلامت می رود؟

۶

در حقیقت منتنی دارد به ارباب کرم

هرکه بی منت به زیربار منت می رود

۷

پیرویهای خضر ما را بیابان مرگ کرد

این سزای آن که در دنبال شهرت می رود

۸

رنگ پرواز وداع از چهره گل یافتم

چشم حسرت واکن ای بلبل که فرصت می رود

۹

از دل صد پاره صائب چه می پرسی نشان؟

مدتی شد در رکاب اشک حسرت می رود

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۶۲
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۶۶

نظرات