صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۷۴۶

۱

برگرفتی پرده از رخ گلستان آمد پدید

آستین ناز افشاندی خزان آمد پدید

۲

خاکدان دهر مفلس بود از نقد مراد

دستها بر هم زدی دریا و کان آمد پدید

۳

تا شعوری داشتم می کرد وصل از من کنار

من چو رفتم از میان آن خوش میان آمد پدید

۴

چشمه خورشید در گرد کدورت غوطه زد

تا غبار خط ز روی دلستان آمد پدید

۵

چشم را خواباند، چندین فتنه را بیدار کرد

زلف را افشاند، عمر جاودان آمد پدید

۶

در حریم نیستی بالا وپایینی نبود

من چو گشتم خاک، خاک آستان آمد پدید

۷

کلک گوهربار صائب تا سخن پرداز شد

زنده رود تازه ای در اصفهان آمد پدید

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۶۷۷
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۱۱

نظرات