صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۸۵۲

۱

شود چون بیش نعمت، مایه تشویش می گردد

که نوش بی حساب آهن ربای نیش می گردد

۲

درین بازار هر کس خود فروشی پیشه می سازد

اگر دریای پر گوهر بود درویش می گردد

۳

یکی صد می شود زور کمان از حلقه گردیدن

کی از پیری مسلمان نفس کافر کیش می گردد؟

۴

چنان کز بال و پر طاوس را زیبایی افزاید

زخط سبز حسن ساده رویان بیش می گردد

۵

زخونریزی نگردد قامت خم تیغ را مانع

زپیری بدگهر را دل سیاهی بیش می گردد

۶

چنان کز ابر بی باران شود باطل زراعتها

زافلاس کریمان عالمی درویش می گردد

۷

گر از ناخن رخ آیینه را نتوان خراشیدن

زخط چون صفحه رخسار خوبان ریش می گردد؟

۸

مرا از آن گوشه میخانه افتاده است خوش صائب

که هر کس می گذارد پا در او بیخویش می گردد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۶۱
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۲۱۹

نظرات