
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۰۸۸
۱
دل آزاد طبعان فارغ از قید هوس باشد
قبای بی گریبان را چه پروای عسس باشد؟
۲
حصار خرمن خود ساز دست خوشه چینان را
که اینجا جامه فتح شکربال مگس باشد
۳
مه محمل نشینی را که من دیوانه اویم
به گوشش ناله زنجیر فریاد جرس باشد
۴
ندارد چشم تحسین ناله بلبل زبیدردان
چه حاجت شعله آواز را با خار و خس باشد؟
۵
سخن سنجیده گفتن بی نیازی بار می آرد
گهر در دامن غواص از پاس نفس باشد
۶
حبابی را که در بحر حقیقت چشم بگشاید
سپهر آبگون چون پرده روی نفس باشد
تصاویر و صوت

نظرات