صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۰۹۹

۱

در آغاز محبت خاطر عاشق غمین باشد

که تا در جوش باشد دردمی بالانشین باشد

۲

ترا کامروز دستی هست بگشا عقده ای از دل

که دست ما زکوتاهی گره در آستین باشد

۳

سلامت گر طمع داری به دشت ساده لوحی رو

که سنگ و چاه دایم پیش راه دوربین باشد

۴

نبیند رنج غربت هر که دارد وسعت مشرب

زخلق خوش همیشه نافه در صحرای چین باشد

۵

به چندین نامه دادی وعده و آخر به پیغامی

نکردی یاد مشتاقان، چنین باشد، چنین باشد!

۶

اسیر عشق در فردوس روز خوش نمی بیند

همیشه خون خورد صیدی که شیرش در کمین باشد

۷

درین بستان به کم خوردن برآور خویش را صائب

که چون زنبور دایم خانه ات پرانگبین باشد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۷۴
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۶۲۰

نظرات