
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۳۲۲۴
۱
نوا پیوسته در بزم شراب ناب می باید
مسلسل نغمه تر چون صدای آب می باید
۲
زصدق جستجو بی راهبر واصل به دریا شد
سبکسیر طلب را همت سیلاب می باید
۳
به چاک سینه تنها مسلم نیست دینداری
چراغی از دل روشن درین محراب می باید
۴
به نور شمع نتوان زنگ غفلت را زدود از دل
دل شب را چراغ از دیده بیخواب می باید
۵
به هر تخمی زمین پاک ما آغوش نگشاید
لب خشک صدف را گوهر سیراب می باید
۶
کشیدم پا به دامان تن آسانی، ندانستم
که عاشق را دلی لرزانتر از سیماب می باید
۷
وصال قامت چون شمع او گر در نظر داری
کنار حسرتی آماده چون محراب می باید
۸
هوای صید معنی هست اگر در سرترا صائب
کمندی پیش دست خود زپیچ و تاب می باید
تصاویر و صوت


نظرات