صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۴۲۱

۱

بی تب و تاب به مخمور شرابی نرسد

تا به آتش نرود کوزه به آبی نرسد

۲

به چه امید به گرد دل خوبان گردد؟

ناله ای را که ز کهسار جوابی نرسد

۳

طمع بوسه و امید شکرخند کراست؟

که به ما زان لب شیرین شکرابی نرسد

۴

زندگی چون شرر از سوختگان است مرا

آه اگر از جگری بوی کبابی نرسد

۵

گل مگر بست ز شرم تو دکان را، کامروز

به دماغم ز چمن بوی گلابی نرسد

۶

عمر چون سیل به این سرعت اگر خواهد رفت

فرصت چشم گشودن به حبابی نرسد

۷

تو به ویرانی دل کوش که آن گنج گهر

نیست ممکن که به هر خانه خرابی نرسد

۸

نیست انصاف که از بحر تو با این وسعت

صائب تشنه جگر را دم آبی نرسد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۹۲

نظرات