صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۴۶۷

۱

دل چسان دست ازان طره طرار کشد؟

چون کسی از دو جهان دست به یکبار کشد؟

۲

سر برآرد چه عجب گر ز گریبان مسیح

سوزنی کز قدم راهروان خار کشد

۳

جای شکرست نه جای گله، گر دیده ورست

هرکه در راه خدا بیشتر آزار کشد

۴

سبک از خواب گرانجان اجل برخیزد

بردباری که درین نشأه فزون بار کشد

۵

کشد از غفلت مردم دل آگاه ملال

بار یک قافله را قافله سالار کشد

۶

گر برابر شود از گرد کسادی با خاک

به ازان است گهر ناز خریدار کشد

۷

می شود باعث بیداری عالم چون صبح

هرکه از صدق نفس از دل افگار کشد

۸

سرکشی لازمه سنگدلان افتاده است

تیغ را چون کسی از قبضه کهسار کشد؟

۹

گر زند مهر خموشی به لب خود طوطی

در بغل آینه را تنگ چو زنگار کشد

۱۰

می توان گفت که بویی ز محبت برده است

نازگل هر که ز خار سر دیوار کشد

۱۱

نیست با دیر و حرم مردم حق بین را کار

کور در جستن در، دست به دیوار کشد

۱۲

نظر پاک به خاک است برابر صائب

ورنه آیینه چرا حسرت دیدار کشد؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۱۶
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۸۰

نظرات