صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۶۲۵

۱

چشم آیینه گر از خواب بهم می آید

مژه عاشق بیتاب بهم می آید

۲

خون گرم است علاج دهن شکوه زخم

رخنه دل ز می ناب بهم می آید

۳

خس و خاری که درین دامن صحرا پهن است

به سبکدستی سیلاب بهم می آید

۴

در دل صاف نماند اثر تیغ زبان

زخم این آینه چون آب بهم می آید

۵

صائب از جلوه مستانه آن دشمن دین

لب خمیازه محراب بهم می آید

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۹۰
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۱۲۹

نظرات