صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۶۹۴

۱

مرا دل از قد خم زنگ ناک می گردد

ز صیقل آینه هرچند پاک می گردد

۲

بود ز جانوران پاک هرچه زنده بود

بغیر نفس که چون مرد، پاک می گردد

۳

بغل گشاده بهشت آیدش به استقبال

ز درد فقر دل هرکه چاک می گردد

۴

ز خلق خوش چه عجب گر ملک شود آدم؟

که خون ز مشک شدن نیز پاک می گردد

۵

برآورد ز گریبان چرخ سر صائب

سری که در قدم عشق تو خاک می گردد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۲۱

نظرات