صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۷۶۲

۱

فروغ روی تو چون از نقاب می گذرد

عرق ز پیرهن آفتا می گذرد

۲

به خون دل گذرد روزگار سوختگان

مدار شعله به اشک کباب می گذرد

۳

ازین چه سود که در گلستان وطن دارم؟

مرا که عمر چو نرگس به خواب می گذرد

۴

ز پیش خرمن من برق از کم آزاری

به آرمیدگی ماهتاب می گذرد

۵

کسی چگونه کند هوش را عنانداری؟

که موج لاله و گل از رکاب می گذرد

۶

بنای توبه سنگین ما خطر دارد

اگر بهار به این آب و تاب می گذرد

۷

به تشنگی گذرد ز آب زندگی صائب

کسی که موسم گل از شراب می گذرد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۵۲
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۲۰۹

نظرات