صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۳۸۰۲

۱

چو تیغ او به جبین چین جوهر اندازد

به نیم چشم زدن قحطی سر اندازد

۲

خوش آن که گربه سرش تیغ همچو موج زنند

حباب وار کلاه از طرب براندازد

۳

ز بس که تشنه سرگشتگی است کشتی من

همیشه در دل گرداب لنگر اندازد

۴

مرا مسوز که خواهی کباب شد ای چرخ

سپند شوخ من آتش به مجمر اندازد

۵

نماند آینه ای بی غبار در عالم

غبار خاطر من پرده گر بر اندازد

۶

چو شیر گیر شود می پرست، جا دارد

اگر به دختر رز مهر مادر اندازد

۷

لب پیاله شود غنچه از نهایت شوق

اگر دهان تو عکسی به ساغر اندازد

۸

بغیر خامه گوهرفشان من صائب

که دیده مرغ ز منقار گوهر اندازد؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۷۱

نظرات