
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۳۵۶
۱
آن سنگدل از شکوه ما باک ندارد
آتش غمی از ناله خاشاک ندارد
۲
از دیده شورست نگهبان دل چاک
در ظاهر اگر سینه ما چاک ندارد
۳
محتاج به زیور نبود حسن خداداد
دندان گهر حاجت مسواک ندارد
۴
آلوده به تهمت نشود پرده عصمت
یوسف غمی از پیرهن چاک ندارد
۵
اندیشه ز خواری نکند حرص تهی چشم
آرامگهی دام به از خاک ندارد
۶
گردن به چه امید کشم من که درین دشت
آهوی حرم طالع فتراک ندارد
۷
صائب چه خیال است شود مخزن گوهر
هر کس دهن خود چو صدف پاک ندارد
تصاویر و صوت

نظرات