
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۴۵۰
۱
از قید فلک برزده دامن بگریزید
چون برق ازین سوخته خرمن بگریزید
۲
یک اوج به اندازه پرواز شررنیست
درسینه سنگ ودل آهن بگریزید
۳
چون اخگردل زنده ازین سردمزاجان
در پرده خاکستر گلخن بگریزید
۴
چون برق مگردید مقید به خس وخار
از باغ جهان برزده دامن بگریزید
۵
هر جا که کند گرد غم از دورسیاهی
زیر علم باده روشن بگریزید
۶
ماتمکده خاک سزاوار وطن نیست
چون سیل ازین دشت به شیون بگریزید
۷
از ناوک دلدوز قضا امن مباشید
هرچندکه در دیده سوزن بگریزید
۸
چون شبنم گل برسردستیدقضا را
چون آب اگر در دل آهن بگریزید
۹
چون صائب اگر زخم نهانی است شما را
زنهار که از دیده سوزن بگریزید
تصاویر و صوت

نظرات