صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۴۵۲۱

۱

از غم گم کرده راهان فارغ است

هر که صائب شد به منزل ناپدید

۲

شش جهت راه است ومنزل ناپدید

دشت هموارست ومحمل ناپدید

۳

ز اشتیاق آب دریا ماهیان

خاک می لیسند وساحل ناپدید

۴

برگ برگ این گلستان همچوگل

جمله تن گوشند وقایل ناپدید

۵

شد ز خون بی دریغ کشتگان

خاک اطلس پوش وقاتل ناپدید

۶

عاقلان چون عهد دیوانگان

جمله در بند وسلاسل ناپدید

۷

در دل هر ذره آن خورشید هست

شد ترا آیینه در گل ناپدید

۸

رست چون پرگار از سرگشتگی

هر که شد در نقطه دل ناپدید

۹

می شمارند این گروه ساده لوح

خویش را صاحبدل ودل ناپدید

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی- به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد چهارم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۱۵

نظرات