
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۷۰۵
۱
از انقلاب دهر نیفتم ز اعتبار
گرد یتیمی گهرم، چون شوم غبار
۲
چون سرو نیست بی ثمری بار خاطرم
کج می کنم نگه به درختان میوه دار
۳
از مشرب وسیع، درآفاق گشته ام
با مهر، هم پیاله و با صبح، هم خمار
۴
از روی گرم عشق فروزد چراغ من
آتش مرا به رقص درآرد سپندوار
۵
کاه سبک عنان ز ملاقات کهربا
درعهد بی نیازی من می کند کنار
۶
ما چون صدف به کد یمین آب می خوریم
از بحر نیستیم به یک قطره شرمسار
۷
برهر زمین که سایه کند سبز می شود
از کلک من ترست ز بس سرو جویبار
۸
صائب که مرغ خانگیش نسر طایرست
درراه جغد کی فکند دام انتظار؟
تصاویر و صوت


نظرات