
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۴۷۱۱
۱
ای دل عنان توسن طاقت نگاه دار
پاس شکوه عشق و محبت نگاه دار
۲
از دست و پا زدن نرود کار عشق پیش
بی دست باش و دامن فرصت نگاه دار
۳
صرف حضور قلب مکن درتلاش رزق
این نقد رابرای عبادت نگاه دار
۴
تا دانه خاک خوردنگردد نمی دمد
یک چند، پا به دامن عزلت نگاه دار
۵
زنهار درلباس شکایت مکن ز فقر
چون آب خضر پرده ظلمت نگاه دار
۶
رنج زیادتی مکش از بهر آب و نان
تا ممکن است عزت قسمت نگاه دار
۷
خواهی که در خزان نشوی بینوا چو سرو
در نوبهار دست سخاوت نگاه دار
۸
عیسی به اوج چرخ به همت رسیده است
با هر دو دست دامن همت نگاه دار
۹
این آبگینه ای است که صیقل پذیر نیست
ناخن ز داغ اهل سلامت نگاه دار
۱۰
کشتی هزار شمع به دامن فشاندنی
یک شمع را به دست حمایت نگاه دار
۱۱
زان پیشتر که خار ملامت ز پاکشی
ای گل ز خار دامن صحبت نگاه دار
۱۲
بی پرده رو به عرصه روز جزا منه
خود را زچشم شور قیامت نگاه دار
تصاویر و صوت

نظرات