
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۲۰۸
۱
نه شبنم است چمن را به روی آتشناک
عرق زروی تو کرده است گل به دامن پاک
۲
چنین که از شب هستی دماغ من تیره است
به چشم آینه ام صیقل است تیغ هلاک
۳
تو از فشاندن تخم امید دست مدار
که در کرم نکند ابرنوبهار امساک
۴
به آفتاب ازین راه صبحدم پی برد
قدم برون منه از شاهراه سینه چاک
۵
فروغ آینه جام جم به گرد رود
ز گرد کینه اگر سینه تو گردد پاک
۶
تو فکر نامه خود کن می پرستان را
سیاه نامه نخواهد گذاشت گریه تاک
۷
به چشم همت ما سر گذشتگان صائب
یکی است طوق گریبان و حلقه فتراک
تصاویر و صوت

نظرات