
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۵۳۱۴
۱
بس که محکم کرده در سستی بنا کاشانهام
جلوه مهتاب سیلاب است در ویرانهام
۲
صبر من از خارخار شوق پا بر جا نماند
ریشه از دندان موران داشت دایم دانهام
۳
آن سیهروزم ، که در ایّامِ عمرِ خود ندید
نور را در خواب چشم روزن کاشانهام
۴
تا شنیدم کز ندیمان حریم خواب اوست
از ته دل تا قیامت دشمن افسانهام
۵
من کجا و طالع برگرد سر گشتن کجا
شمع چون گل میکند گل میکند پروانهام
۶
نیست امید برومندی ازین طالع مرا
هم مگر زنگار روزی سبز سازد دانهام
تصاویر و صوت

نظرات
سیدمحمد جهانشاهی