صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۳۱۸

۱

در نبندد چون کمان برروی مهمان خانه ام

می ستاند چوب منع از دست دربان خانه ام

۲

در پناه نیستی آزادم از تشویق خلق

همچو داراز بوی خون دارد نگهبان خانه ام

۳

نیست بی شور محبت یک سر مو بر تنم

زین نمک لبریز باشد چون نمکدان خانه ام

۴

چون کمان هر کس به من پیوست می گردد جدا

می کشد شرمندگی از روی مهمان خانه ام

۵

در قدوم میهمان رنگینی من بسته است

چون سر دارست مستغنی زسامان خانه ام

۶

نیست با معموری ظاهر مرا دلبستگی

از نسیمی می شود چون غنچه ویران خانه ام

۷

تهمت خامی همان چون عود می سوزد مرا

گرچه چون مجمر شده است ازآه سوزان خانه ام

۸

نیستم چون خار و خس بازیچه اطفال موج

کشتی نوحم که می خندد به طوفان خانه ام

۹

چون صدف باتلخرویان نیست آمیزش مرا

می گشاید در به روی ابر نیسان خانه ام

۱۰

می شد از زور جنون چون پسته خندان خانه ام

نقش برآیینه نتواند نفس را تنگ کرد

۱۱

از هجوم غم نگردد تنگ میدان خانه ام

نیست از دریامرا صائب شکایت چون حباب

۱۲

از هوای خود شود پیوسته ویران خانه ام

می کشد از رخنه دیوار و در خمیازه ها

۱۳

در هوای ساغر سرشار طوفان خانه ام

این زبان بی مغز گردیدم، و گرنه پیش ازین

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۱
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۸۵

نظرات

user_image
محسن شفیعی
۱۳۹۵/۰۳/۱۶ - ۰۱:۲۷:۲۹
در ابیات 10،11،12،1و13مصراعها جابجا شده اند همچنین ابیات 12و13بعد از بیت تخلص قرار گرفته اند لطفا تصحیح کنید