صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۵۴۶۸

۱

ما ز اهل عالمیم اما ز عالم فارغیم

از غم و شادی و نوروز و محرم فارغیم

۲

چون گل کاغذ به رنگ خشک قانع گشته ایم

از تریهای سحاب و ناز شبنم فارغیم

۳

ما به خون چون لاله داغ خویش را به می کنیم

از نمک آسوده ایم از ناز مرهم فارغیم

۴

سینه را یک روز با خورشید صیقل داده ایم

از غم زنگار و از اندیشه نم فارغیم

۵

نغمه در سازست اما فارغ است از گوشمال

ما درین عالم ز محنتهای عالم فارغیم

۶

هر چه می خواهیم صائب هست در دیوان او

با کلام مولوی زاشعار عالم فارغیم

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۶۹

نظرات